گفته میشه که تقریبا نیمی از کسانی که امسال کنکور داده اند از انتخاب رشته نهایی صرف نظر کردهاند. این را سازمان سنجش میگه. کافی است این خبر را در کنار دیگر آماری بگذارید که از صندلیهای خالیمانده دانشگاهها در چند سال اخیر خبر میدهند و به آن تعداد زیادی از دانشآموختگانی را که پس از چندین سال تحصیل و رویاپردازی! حالا مدرک به دست پشت درهای بازار کار ماندهاند را هم اضافه کنیم
جای تعجب نبود که نتایج کنکور امسال نشان داد، پس از چند سال مازاد ظرفیت پذیرش در رشتههای ریاضی-فنی و مهندسی، حالا نوبت به علوم انسانی هم رسیده است که دیگر مشتری ندارد. پدیدهای که تحلیلگران آن را ناشی از بازدهی اقتصادی پایین تحصیل در رشتههای زیرمجموعه این گروهها و البته تغییرات جمعیتی می دونن. داوطلبان تحصیل در رشتههای تجربی اما، هنوز هم خیلی زیادند، شاید به این دلیل که مشتاقان عبور از دروازههای رویایی دانشکدههای پزشکی و دندانپزشکی، به مطبهای پردرآمدشان پس از فارغالتحصیلی فکر می کنند. پزشکی هنوز هم فریبنده است زیرا به نظر پولساز میآید.
برای مشاهده ادامه مطلب روی فلش زرد رنگ کلیک کنید
فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکاری
روی دیگر سکه
این اما، تنها یک روی داستان است. روی دیگر ماجرا آماری است که نشان میدهد ۵ /۴۰ درصد بیکاران فارغالتحصیلان دانشگاهی هستن یعنی تقریبا از هر ۲ نفر بیکار یک نفر فارغ التحصیل دانشگاهی هست! سال گذشته معاون آموزشی وزارت علوم ضمن اظهار نگرانی از نرخ بیکاری در میان دانشآموختگان دانشگاهی یادآور شد سالانه ۱۵ هزار فارغالتحصیل دکترا وارد جامعه میشوند در حالی که شرایط مناسبی برای بهکارگیری و اشتغال آنها وجود ندارد.
کشورما تعداد دانشگاههایش پنج برابر کشورهای پیشرفته دنیا است و صندلیهای دانشگاهیاش خالی مانده، تعداد زیادی دانشآموخته مدرک به دست را راهی بازارهای کار کرده است؛ کسانی که پس از گذشتن از سد کنکور، پشت سدهای سختتر بازار کار گرفتار شدهاند. حالا جامعه با «تورم مدرک»روبهرو است! و تحصیلات عالی که قرار بود روزی مطمئنترین راه برای افزایش درآمد و خروج از تله فقر باشد حالا سالهای پرثمر جوانی افراد را میبلعد.
راه چاره چیست؟
گفته میشه که آموزش و پرورش باید روی آموزش کودکان در مقطع دبستان و نیز آموزش مهارتهای شغلی متمرکز بشه. کشورها به افراد متخصص آموزشدیدهای نیاز دارند که نیروی انسانی بخشهای مختلف بازار کار از خدمات عمومی گرفته تا نوآوریهای تکنولوژیک را تامین کنند. یک راه حل این است که بچه ها را بیشتر به سمت رشته های فنی حرفه ای و کاردانش هدایت کنیم تا از ابتدا مهارت یاد بگیرند و زمان خود را صرف دروس حفظی نکنند.
این روزها پدران و مادران بسیاری درگیر یافتن شغلاند و آنها که کاری دارند نگران توانایی تامین نیازهای خانوار و فرزندانی که میبینند والدینشان حتی با مدارک دانشگاهی معتبر در اولین قدمها برای رفع نیازهای مالی و مادی درجا میزنند نگراناند یک دهه بعد خود پایشان را جای پای والدینشان بگذارند.
از یاد نبریم بیشتر دانشآموختگان دانشگاهها به دلیل پایین بودن کیفیت برنامهها و محتوای درسی، بیانگیزگی استادان و دانشجویان، بدون مهارتهای مورد نیاز با حجم زیادی از دروس حفظی بیفایده راهی بازار کار میشوند. این افراد اغلب رقابتپذیر نیستند و میدان بازی را به رقبای ماهرتری که مدارک دانشگاهی هم ندارند واگذار میکنند.