هر کسی که کسب و کاری داره (حالا این کسب و کار میتونه توی یه شرکت کوچیک باشه، یا یه شرکت در سطح بینالمللی باشه و یا اینکه خود فرد کارآفرینی کرده باشه) میشه بهش «تاجر» گفت. موفقیت در این زمینه هم میتونه ناشی از موفقیتها و دستآوردهای خود فرد باشه و هم ناشی از سلامت کسب و کاری که اون فرد بهش مشغوله؛ و این دو تا اغلب به هم مرتبطن؛ چون دستیابی به اهداف شرکت، با موفقیت افرادش حاصل میشه. در ادامه برای موفقیت توی کسب و کار راههایی رو پیشنهاد میدیم که خوندنش می تونه برای هرکسی مفید باشه.
برای مشاهده ادامه مطلب روی فلش زرد کلیک کنید
بخش ۱: بهدست آوردن تجربههای مناسب
۱. به خودتون آموزش بدید
باید حتماً اساس و اصول کاری که انجام میدید رو بدونید. از طرفی اکثر کارفرماها به تحصیلات دانشگاهی و مدرک خیلی اهمیت میدن. شرکت توی کلاسهای مرتبط با کارتون نشون میده که به یادگیری علاقه دارید و میتونه توی رزومهتون نقش خوبی بازی کنه. بههر حال هر کسی باید از یه جایی شروع کنه.
- اگر میخواید دانشگاه برید و مدرک دانشگاهی بگیرید از قبل راجع به رشتهی مورد علاقهتون تحقیق کنید.
- برای یادگیری در حوزهی کارتون میتونید از سمینارها و سخنرانیها هم کمک بگیرید. گوش دادن به حرف آدمای موفق، میتونه خیلی به روشن شدن مسیرتون کمک کنه. برای اینکه بتونید توی کارتون موفق و متخصص بشید باید همیشه اطلاعاتتون بهروز باشه.
۲. بعد از ساعات کاری هم به کارتون ادامه بدید
موفقیت در تجارت و کسب و کار به معنی اینه که بیشتر از حد معمول پیش برید. اگه تکالیف و وظایف معمولتون رو انجام دادید و کار دیگهای به ذهنتون نرسید میتونید از منابع آنلاین کمک بگیرید تا بیشتر و بیشتر یاد بگیرید.
- خیلی از کارفرماها به مهارتهایی که کارجوها دارن اهمیت زیادی میدن. بنابراین سعی کنید علاوه بر تحصیل مهارت هم کسب کنید.
- البته حواستون باشه که کار زیاد، کل زندگیتون رو تحتالشعاع قرار نده و حتماً زمان استراحت هم داشته باشید. میتونید هر وقت خوب کار کردید به خودتون جایزه بدید.
۳. از یه شخص باتجربهتر راهنمایی بخواید
با شخص متخصصی که کارش رو تحسین میکنید ارتباط برقرار کنید تا بتونید شبکهی کاریتون رو گسترش بدید. قبل از ملاقات با اون فرد چند تا سؤال آماده کنید، مثلاً اینکه «از کجا شروع کردید؟»؛ «آیا دانشگاه رفتید؟» و یا اینکه «کار فعلیتون اولین تجربهتون بود؟»
- اگر همکار یا دوست پدر و مادرتون توی کاری هست که شما هم بهش علاقه دارید، از والدینتون بخواید که ایمیل یا شمارهشون رو برای شما بگیرن یا ترتیبی بدن که باهاشون ملاقت کنید.
- اگه محل کار فرد مد نظرتون نزدیکتونه، میتوند وقتی داره سر کار میره برید پیشش و ازش سؤال بپرسید! خودتون رو فرد علاقمندی نشون بدید که دستآوردهاش رو تحسین میکنه و بپرسید که آیا وقت خالی داره که باهاش صحبت کنید.
- توی مدرسه یا دانشگاه، شاید استادتون همونی باشه که دنبالش میگردید. هیچوقت ارزش علم و دانشی که توی دانشگاه وجود داره رو دست کم نگیرید. اینطور فکر نکنید که شما فقط اجازه دارید توی زمان کلاس چیزی یاد بگیرید، بلکه طی ساعات اداری هم میتونید به دفتر استادتون مراجعه و باهاش مشورت کنید.
۴. کارآموزی بگذرونید
اگه تجربهی کاری ندارید میتونید کارآموز بشید. این دورهها میتونن در طولانی مدت، پلی به سوی موفقیت براتون بشن و چون زمانشون هم خیلی طولانی نیست، بدون حقوق بودنشون مسئلهای ایجاد نمیکنه. کارآموزی کمک میکنه که در اولین تجربهی کاریتون با افراد حرفهای همکار بشید.
- کارآموزیهایی که هیچ نقشی در موفقیت آیندهتون ایفا نمیکنن رو قبول نکنید.
بخش ۲: ایجاد عادتهای خوب
۱. کارهاتون رو اولویتبندی کنید
کارهایی که بیشتر به نفعتون هستن رو اول انجام بدید. شما باید بتونید بهخوبی فرق بین کارهای «اولویت بالا» (یعنی کارهایی که در طولانی مدت سود بیشتری بهتون میرسونن) و کارهای «اولویت پایین» (یعنی کارهایی که شاید سادهتر باشن ولی فایدهشون هم کمتره) رو تشخیص بدید.
۲. امروز فردا نکنید
با تعلل کردن کاری از پیش نمیبرید. سعی کنید کاری که دوست ندارید رو سریعتر انجام بدید.
- یه لیست درست کنید تا کارهاتون همیشه جلوی چشمتون باشه و از زیرش در نرید. وقتی کاری رو انجام دادید از توی لیست خطش بزنید، این کار حس خوبی به آدم میده. لیستی که درست میکنید نباید خیلی کوتاه باشه که باعث بشه تنبلی کنید و نه خیلی بلند که کلاً دلسردتون کنه.
- یک روش برای انجام کارهایی که ظاهراً غیرقابل مدیریته اینه که اونها رو به بخشهای قابل مدیریت تقسیم کنید و بعد قسمتهای نهچندان خوشایندش رو با کارهایی که دوست دارید بپوشونید.
- به برنامهتون پایبند باشید. البته اینکه بیاید کارهاتون رو بنویسید برای همه ضروری نیست، اما کمک میکنه که حواستون به کارهاتون بیشتر باشه. میتونید برنامهریزی کنید تا یه روز خاصی کاری که دوست ندارید رو تموم کنید و به این ترتیب بقیهی روزها استرسش رو از ذهنتون پاک کنید.
۳. پروژههاتون رو تموم کنید
کاری که شروع کردید رو دنبال کنید. تموم کردن یه پروژه بهتون چیزای زیادی یاد میده.
- گاهی وقتا از کارها عقب میفتید و تا چند هفته از همهچی فرار میکنید و هدفتون رو گم میکنید. از برنامهریزیای که کرده بودید و وقتی که به پروژهتون اختصاص داده بودید هم گذشته. اینجور وقتا باید اول برنامهتون رو بازبینی کنید (از لحاظ کارهای اولویت بالا و پایین که قبلاً گفته شد). اگه این اتفاق زیاد براتون میفته شاید وقتش باشه که آستینهاتون رو بالا بزنید و هرجور شده اون کار رو تموم کنید.
۴. مسئولیتپذیر باشید
یه تاجر موفق، چه کارش رو خوب انجام داده باشه و چه تو کارش گند زده باشه در هر صورت مسئولیت کارش رو قبول میکنه! اگه مسئولیت کارهاتون رو قبول نکنید همه ازتون دوری میکنن و باعث ایجاد پیامدهای فاجعهآمیزی توی کارتون میشه.
بخش ۳: به کارتون مشتاق و علاقهمند باشید
۱. کاری رو دنبال کنید که براتون مهمه
اگه کاری که بهش علاقه دارید رو دنبال کنید، باعث میشه حتی توی روزایی که زیاد حالتون خوش نیست هم کارتون رو ادامه بدید. تلاشی که میکنید همیشه باید منجر به چیزی بشه که در انتها سرافرازتون کنه و یا حداقل یک قدم شما رو به هدف نهاییتون نزدیکتر کنه.
۲. بین کار و تفریح، تعادل برقرار کنید
برای موفقیت طولانیمدت، باید تعادل برقرار کنید. ولی همونطور که انتظار میره، در شروع، جاهطلبی و موفقیت بیشتر نیازمند کار بیشتره. داشتن علاقه به کارتون، باعث میشه بتونید این ساعتای طولانیای که سر کار میگذرونید رو طاقت بیارید.
- کار زیاد بدون تفریح، استرس رو افزایش میده و بازدهی آدم رو کم میکنه. بنابراین کارتون رو محدود کنید و برای خودتون زمانهای استراحت در نظر بگیرید تا دوباره شارژ بشید.
- این رو هم یادتون باشه که نباید به خاطر کار، زندگیتون رو نابود کنید.
۳. بیش از حد ایدهآلگرا نباشید
در کارتون حد تعادلی رو رعابت کنید که هم بتونید رئیستون رو راضی کنید و هم مشتری رو. اگر بخواید کاری رو به بهترین و کاملترین شکل انجام بدید و مشتری رو خیلی راضی کنید، ممکنه تحویل کارتون زیاد طول بکشه و در نتیجه رئیستون ازتون ناراضی بشه. پس سعی کنید بین این دو تا تعادل رو رعایت کنید.
۴. صحبت کنید
وقتی سرمایهگذاری و کار جدیدی رو شروع میکنید، ممکنه تردید داشته باشید که راجع بهش به عنوان یه شغل و کار جدی صحبت کنید. ولی باید این کار رو بکنید، چون باعث میشه بقیه بفهمن توی کارتون جدی هستید.
- وقتی کاری رو شروع میکنید راجع بهش دوپهلو حرف نزنید. ازش با عنوان «شغل» نام ببرید. خوبه که حس شوخ طبعی داشته باشید ولی با زیادهروزی «شغل» و تلاشهاتون رو بیارزش نکنید.
بخش ۲: شناخت آدمای درست
۱. با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید (پل بزنید) و روابطتون رو قطع نکنید
برای داشتن یه شروع خوب، با هرکسی که میبینید محترمانه و انسانی رفتار کنید. چون در آینده ممکنه هر کدومشون شریک، همکار و یا کارفرماتون بشن.
- فقط وقتی که لازم بود با کسی قطع ارتباط کنید. وقتی شغلی رو ول میکنید نباید حس واقعیتون رو به رئیستون بگید و یا ازش کینهای بگیرید و این کینه رو بهش نشون بدید. در هر حال بیشترین سعیتون رو بکنید تا ارتباطهاتون رو همیشه حفظ کنید.
۲. سعی کنید ارتباطاتتون حس بدی به طرف مقابل نده
برقراری ارتباط اگه خیلی حالت تبلیغ به خودش بگیره میتونه حس بدی به فرد مقابل بده. ارتباط برقرار کردن میتونه نقش خیلی مهمی در موفقیت توی کارا و صنایع مختلف داشته باشه، ولی فراموش نکنید که شما دارید با «آدمها» ارتباط برقرار میکنید، نه اشیا. اگه روابطتون خوب و انسانی باشن، باعث میشه بهتر توی ذهن افراد جا بگیرید و مثلاً بهجای این که کارفرمایی فکر کنه که «چه کسی برای فلان شغل مناسبه؟» بهجاش به این فکر کنه که «چه کاری برای علی مناسبه؟» و این دو تا جمله و طرز فکر از زمین تا آسمون با هم فرق دارن.
- این رو هم یادتون باشه که همهی کسایی که در زمینهی کاری شما دارن فعالیت میکنن هم از اهمیت «رابطه» توی ارتقای شغلشون اطلاع دارن و شما تنها کسی نیستید که با برقراری ارتباط میخواید پیشرفت کنید و مهارتهاتون رو تبلیغ کنید.
۳. مهارتهای فردیتون رو گسترش بدید
بررسیها نشون میده که موفقترین افراد در حوزهی تجارت و کسب و کار، در زمینهی مهارتهای اجتماعی و علمی نسبت به بقیه سرترن.
- با افزایش مهارتهاتون، توی کار میتونید پیشرفت کنید و ارتباطات بیشتری برقرار کنید.
- گوش دادن فعال رو یاد بگیرید. گوش دادن فعال به این معنیه که حرف دیگران رو بفهمید و در جواب، همون حرفها رو به زبان خودتون تکرار کنید.
- به احساسات، کلمات و زبان بدن دیگران توجه کنید.
- با مردم ارتباط برقرار کنید. با همه خوب و عادلانه و بهشکل مساوی برخورد کنید تا بتونید افراد بیشتری رو به کارتون جذب کنید.
- وقتی مشکل و اختلافی پیش میاد، نقش رهبر و مشکلگشا رو ایفا کنید. بهجای اینکه شخصاً دخالت کنید، سعی کنید میانجیگری کنید.
۴. مشتریهاتون رو بشناسید
در دنیای کسب و کار، همکارها و رئسا تنها مردمی نیستن که شما باید باهاشون ارتباطات قوی داشته باشید. بلکه باید با کسایی که به فروشگاهتون میان یا از محصولاتتون استفاده میکنن و یا از کارتون بهره میبرن هم روابط مناسبی داشته باشید. چون اکثر مردم موقع خریدن یه محصول، بیشتر از اینکه به قیمتش توجه کنن، به احساساتشون توجه میکنن.
۵. هوشمندانه و عاقلانه استخدام کنید
همکاران شما، شبکهی پشتیبان شما هستن و میتونن باعث موفقیتتون بشن. افراد ماهر و درستی رو استخدام کنید ولی این رو هم حتماً در نظر بگیرید که آیا فلان فرد خاص میتونه با کل تیمتون ارتباط خوبی برقرار کنه و به خوبی مچ بشه یا نه.
- البته این رو هم باید بدونید که لازم نیست کل افراد تیمتون یکشکل و همعقیده باشن، چون داشتن دیدگاههای مختلف میتونه مزایای زیادی داشته باشه، از جمله اینکه نوآوزی و تجربهی کلی گروه افزایش پیدا میکنه.
- وقتی میخواید فامیل و دوستانتون رو استخدام کنید خیلی حواستون رو جمع کنید. باید این اطمینان رو حاصل کنید که این فرد کاملاً برای کاری که میخواید مناسبه.
بخش ۵: مراقبت از کسب و کار
۱. دووم بیارید
وقتی یه کسب و کار جدید شروع میکنید، مهمترین هدفتون باید این باشه که دووم بیارید. در شروع اصلاً اهداف غیرواقعی برای خودتون تعیین نکنید و توقعات بیجا نداشته باشید.
- قلب و هستهی اصلی هر کسب و کار و تجارتی به دست آوردن پوله. هدف اولتون باید این باشه که اونقدری پول دربیارید که کارتون دووم بیاره و پیشرفت کنه و در وهلهی دوم اینکه بتونید سرمایهگذار بیشتری جذب کنید.
- در ابتدای کار زیاد رؤیاپردازی نکنید و انتظارات زیاد نداشته باشید. باید قدم به قدم پیشرفت کنید تا بتونید در انتها به اهداف بزرگی که در سرتون دارید برسید.
۲. روی آینده سرمایهگذاری کنید
تا حالا این جمله رو شنیدید که میگن «برای بهدست آوردن پول باید پول خرج کنید؟». البته صرفهجویی کردن هم مهمه ولی خیلی جاها لازمه که هزینه کرد. این هزینهها میتونه صرف پرداخت حقوق متخصصایی بشه که استخدامشون میکنید و بهشون امیدوارید، یا صرف خرید مجلات تجاری و یا حتی صرف خرید یه کت و شلوار خوب بشه که جلوی همکارها و مشتریها، آراسته و خوب به نظر برسید.
- از خریدن کت و شلوارها و ماشینهای گرونقیمت و یا دفترِ کارِ بزرگی که واقعاً بهش نیاز ندارید خودداری کنید. البته این به این معنی نیست که نباید چیزای خوب تهیه کنید. اتفاقاً ظاهر توی کسب و کار و تجارت خیلی مهمه اما هر چیز باید به جای خودش باشه. خریدن یه دفتر کار بزرگ، وقتی که نمیتونید پرش کنید و یا کرایهاش رو بپدازید به هیچ دردی نمیخوره.
۳. ریسکهای حسابشده کنید
نیاز هست که در هر کسب و کاری به نوعی ریسک کرد. برای رسیدن به موفقیت گاهی لازم هست که کارهای غیرعادی کرد. برای کارهاتون برنامهریزی کنید و تا حد ممکن ریسک کنید، ولی همیشه باید آمادگی سختی کشیدن رو هم داشته باشید.
۴. از غیرمنتظرهها استقبال کنید
تاجرهای موفق معمولاً اعتمادبهنفس و عزتنفس بالایی دارن، با این حال دنبال کردن ایدهای که جدید و اثباتنشدهاس، خیلی ترسناکه. ولی برای موفقیت نباید از ناشناختهها بترسید. دنبال کردن ایدههای خوب و به کار گرفتنشون، نشونهی قدرت و جسارت شماست.
- شکست خوردن، همیشه به معنی این نیست که ایده و فکرتون از اول اشتباه بوده، بلکه گاهی ایدهتون خوب بود ولی خوب پیادهسازی نشده. اینجور وقتا هر چیزی که ساختید و هر کاری که کردید رو نابود نکنید. مثلاً وقتی توی یه شرکت یا با یه شریک کار میکنید، باید هر کدوم از اعضا پاسخگوی کارهایی که کردن باشن تا بتونن مشکل رو ریشهیابی و حل کنن.
۵. شکست رو بپذیرید
شکست، نشوندهندهی حقایقی دربارهی اهداف و روشهاتون هستش. بنابراین از شکستهاتون خجالت نکشید و اونها رو شرمآور ندونید، بلکه اونها رو نتیجهی کارتون بدونید.
- شکست به معنی شانسی برای شروع دوبارهس، با این تفاوت که اینبار میتونید قویتر و هوشمندانهتر کار رو شروع کنید.
مترجم: حکیمه زنجانی