وقتی سرگرم بازی هستی، متوجه گذشت زمان نمی شوی. ساعت ها چشم به صفحه تلویزیون می دوزی و دیگر هیچ چیز برایت مهم نیست.
احساس می کنی پشت دستگاه بازی کامپیوتری ات هیچ وقت خسته نمی شوی. همیشه مسابقه ای نیمه کاره یا یک مرحله تا پیروزی در مبارزه باقی مانده است. مشکل این است که تا حدودی مثل معتادها نمی توانی از آن دل بکنی.
با خودت قرار می گذاری یک ربع ساعت بازی کنی و بعد سر درس و مشق ات بروی. ولی سه ساعت بعد کتاب ریاضیاتت هم چنان منتظر است تا بازش کنی. البته خودت هم این را به خوبی احساس می کنی. چون وقتی می بینی تمام بعدازظهر را به بازی گذرانده ای و هیچ کاری نکرده ای، چندان راضی و خوشحال نمی شوی.
حالا نوبت توست.
برای مشاهده ادامه مطلب روی فلش زرد کلیک کنید